کاری نکرده ام جزاندیشیدن. این روزها خودم نیستم. دلم برای خودم تنگ شده

براستی صلت کدام قصیده ای ای غزل 

 

سرما خوردم.

خسته شدم از روش زندگیت

زندگی من

میشه کاری کرد  

حتما میشه  

حتما یه راهی وجود داره  

میشه متفاوت زندگی کرد  

میشه آدم خودش باشه حتی اگر دور و بری های آدم نخوان 

زندگی خیلی با ارزشه باید مواظبش بود. 

اگر امروزم بره فردا نمی تونم برش گردونم 

باید مواظبش باشم.  

مواظب همه لحظاتش 

باید صبور باشم 

همه چی درست میشه 

همیشه درست شده فقط من هم مثل همه آدم ها صبرم کمه 

باید صبر کنم 

باید زندگی کنم 

باید زنده باشم 

این بهترین راهه